لبخند دروغ نمی گوید
:: Pourquoi tu souris ? ::
ببین رفیق، فیلم "لبخند مونالیزا" رو میگی دیگه؟ آخ آخ، یادش بخیر! یه فیلمیه واسه خودش. داستانش برمیگرده به دهه پنجاه میلادی، یه استاد تاریخ هنر خوشگل و باهوش، خانم کاترین واتسون با بازی جولیا رابرتز خودمون، از کالیفرنیا میاد به یه کالج دخترونه خیلی شیک و پیک به اسم ولزلی تو ماساچوست.
حالا فکر کن، اونجا همه چی خیلی "خانومانه" و سنتیه. دخترا همه خوشگل و با کلاس، ولی انگار فقط اومدن شوهر پیدا کنن و خونه دار بشن. درس و مشق و اینا هم هست، ولی هدف اصلی چیز دیگه ایه انگار. استاد جدیدمون که میرسه، میبینه این دخترا هنر رو هم مثل بقیه چیزا، فقط حفظ کردن و هیچ فکری پشتش نیست. اونم میگه نه، اینجوری نمیشه! میاد هنر مدرن رو درس میده، بحث و جدل راه میندازه و مهم تر از همه، به دخترا میگه زندگی فقط ازدواج نیست، شماها میتونین برای خودتون کسی بشین، نه فقط "همسر فلانی".
خب معلومه این حرفا به مذاق خیلی ها خوش نمیاد. یه دختر خیلی جدی و به قول معروف "مخالفِ مُد روز" به اسم بتی وارن هست، با بازی کریستن دانست، که یه جورایی نماینده فکرای سنتّیه. اون تو روزنامه کالج همش مقاله میزنه و به استاد جدیدمون حمله میکنه که داری دخترای مردم رو "به راه بد" میکشی! حتی یه پرستار مهربونِ کالج رو هم به خاطر کمک به دخترا برای جلوگیری از بارداری بیرون میندازن، چون اون زمان این چیزا "زشت" بوده.
ولی خانم واتسون کوتاه نمیاد. اون با روش خودش به دخترا کمک میکنه که خودشون رو پیدا کنن، فکر کنن و تصمیم بگیرن که چی میخوان از زندگی. تو این بین، ماجرای عاشقانه هم داریم، هم برای خودِ استاد و هم برای شاگردهاش. مثلا گیزل با بازی مگی جیلنهال، یه دختر آزاده که اصلا به قید و بند اهمیت نمیده، یا جوآن با بازی جولیا استایلز، که میخواد وکیل بشه ولی آخرش دلش پیش عشق میفته. و البته همون بتی خانوم مخالفِ مُد روز هم یه سفری به خودشناسی میکنه تو فیلم.
فیلم قشنگیه، من خودم چند بار دیدمش. بازیگرهاش که همه عالی ان، مخصوصا جولیا رابرتز که مثل همیشه یه "جذابیت خاصی" داره. داستانش هم با اینکه یه جورایی ساده است، ولی یه پیام مهمی داره راجع به آزادی انتخاب و اینکه زن ها میتونن هرچی دلشون میخواد باشن.
البته بعضی منتقدها میگن فیلم یه خورده "سطحی" به مسائل نگاه میکنه و خیلی "هالیوودی" شده. مثلا میگن شبیه فیلم "انجمن شاعران مرده" هست، ولی به عمق اون فیلم نمیرسه. بعضی ها هم میگن جولیا رابرتز خیلی "انرژی" نذاشته تو بازیش! ولی به نظر من اینا زیادی "گیر" دادن. فیلم یه هدف مشخص داره و به نظرم تا حد زیادی هم موفق میشه تو رسوندن پیامش. مهم اینه که بعد از دیدن فیلم، یه حس خوب بهت دست میده و به فکر میندازتت.
یه نکته جالب دیگه هم راجع به فیلم هست اینکه جولیا رابرتز برای این فیلم ۲۵ میلیون دلار دستمزد گرفته، که اون موقع برای یه بازیگر زن یه "رقم نجومی" بوده! یه جورایی خودش هم داشته تو زندگی واقعی اون "آزادی انتخاب" و قدرت زنان رو نشون میداده با این دستمزد.
در کل، "لبخند مونالیزا" یه فیلم گرم و دوست داشتنیه که هم سرگرم کننده است و هم یه پیام مثبت داره. اگه دنبال یه فیلم "دخترونه" و انگیزشی هستی که یه عصری با دوستات بشینی ببینی، انتخاب خیلی خوبیه. فقط خیلی "انتظار شاهکار" ازش نداشته باش، یه فیلم "خوب و جمع و جوره" واسه یه عصرونه دلچسب.